شهید «فضلعلی اصغری»| نجات یک ملت در رهبری ولایت فقیه است
به گزارش نوید شاهد استان مرکزی، شهید فضلعلی اصغری یکم بهمن 1345 در روستای خوگان از توابع شهرستان خمین به دنیا آمد. پدرش محمدتقی، کشاورز بود و مادرش رقیه نام داشت. تا پایان دوره ابتدایی درس خواند. به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور یافت. پانزدهم فروردین1365 با سمت تک تیرانداز در فاو عراق به شهادت رسید. پیکرش مدت ها در منطقه برجا ماند و پس از تفحص در زادگاهش به خاک سپرده شد.
متن وصیت نامه:
بسم الله الرحمن الرحیم
ای اسلام
ای مکتب خون و پیام، ای یاور بیکسان و ضعیفان، ای دشمن کافران و مستکبران که در راهت هزاران جوان و نوجوان، مرد و زن، خون پاکشان را فدا کردند، این جاذبه به تو از چیست؟ چه چیزی است که هر جوان مسلمانی و هر مرد و زن مسلمانی در راهت حاضر است جان دهد و من به قطره قطره خون تمام یاورانی که در راهت سعادتمندانه جان دادند، قسم یاد میکنم که از تو و قرآن کریم پاسداری کنم و جان نا لایقم را در راه پر عظمتت فدا کنم.
تو ای رهبر
ای جوشیده از قلب ملت، ای روح ملت که ذره ذره وجودت برای خدا و برای ملت و اسلام و قرآن درحرکت است، سوگند یاد میکنم که از حیثیت اسلام و قرآن کریم و از ولایت فقیه دفاع کنم و فریاد میزنم؛ ای آمریکا، ای شوروی ذلیل و ای اسرائیل غاصب، امام زمان(عج) فرمانده است، نایب او، خمینی بتشکن را به جای خود قرار داده است و چنان تو دهنی از دست این مظلومان خواهید خورد که دیگر اثری از شما در روی زمین وجود نداشته باشد.
برادر و خواهر من
این که آن لحظه موعود و آن حمله به دشمن کافر و رفتن
به سوی خداوند و شهادت در راه او به خاطر رضای او بوده است، میروم تا شاید
بدین وسیله و با شهادتم توانسته باشم مسئولیت خویش را نسبت به انقلاب و
اسلام ادا کرده باشم.
شما ای ملت شهید پرور
اطاعت از امام خمینی
کنید و از اختلافات بپرهیزید و دیگران را به وحدت دعوت کنید و استقامت
کنید در مقابل دشمنان اسلام و قرآن، همانا به وعده خدا پیروز هستید و پیروز
خواهید شد.
مبادا خدای ناکرده سست شوید و غمگین، نه. هیچ وقت این طور
نباشید؛ چرا که معتقدیم بندگان صالح و شایسته خداوند وارثان زمینند و این
وعده الهی است و هیچ وقت در آن تغییر به وجود نخواهد آمد.
برادران و خواهران مسلمان، ندای هل من ناصر ینصرنی امام شهیدمان حسین(ع) از آن سوی دشتهای جنوب به گوش میرسد و قلب عاشقان راهش را در خود میسوزاند.
و اما پدر و مادرم
شما باید مرا حلال کنید. شما هیچ وقت ناراحت نباشید؛ چون هدیهای را که در راه خدا دادید، دیگر نباید آن را بخواهید. امیدوارم که اگر شهید شدم، ناراحت نباشید؛ چون که شهادتم اگر خدا نصیبم کند، تنها در راه خدا بوده است و آرزویم این بوده است و در عزای من گریه نکنید که دشمن اسلام شاد شود.
و اما از خواهرانم
میخواهم که زینب(س)
گونه راه مرا ادامه دهند که راه تمامی شهیدان اسلام است و نگذارید که راه
این شهیدان گلگونکفن که با اهدای خون خود تا اینجا رسانده اند، نیمهکار
باقی بماند.
و برادرانم اسلحهام را بر
گیرند و با کافران جنگ کنند.
حتی یک لحظه امام را رها نکنید.
بار خدایا، به این امت مسلمان بصیرت و آگاهی عطا کن تا ولایت فقیه را درک کنند و پشتیبانش باشند؛ چون نجات یک ملت در رهبری ولایت فقیه است، حتی یک لحظه امام را رها نکنید.
منبع: اداره هنری، اسناد و انتشارات بنیاد شهید و امور ایثارگران استان مرکزی